اتمام حجّ و نتایج آن| ۳
۴- دستورالعمل جامع از امام صادق(ع) در باب حجّ
قال الصّادقُ(ع): اِذا اَرَدْتَ الْحَجَّ فَجَرِّدْ قَلْبَكَ للهِ عَزَّوَجَلَّ مِنْ قَبْلِ عَزْمِكَ مِنْ كُلَّ شاغِلٍ وَ حَجْبِ كُلِّ حاجِبٍ وَ فَوِّضْ اُمُورَكَ كُلَّها اِلی خالِقِكَ وَ تَوَكَّلْ عَلَيْهِ في جَميعِ ما يَظْهَرُ مِنْ حَرَكاتِكَ وَ سُكونِكَ وَ سَلِّمْ لِقَضائِهِ وَ حُكْمِهِ وَ قَدَرِهِ وَ وَدِّعِ الدُّنْيا وَ الرّاحَةَ وَ الْخَلْقَ وَ اخْرُجْ مِنْ حُقُوقٍ تَلْزِمُكَ مِنْ جَهَةِ الْمَخْلُوقينَ وَ لا تَعْتَمِدْ عَلى زادِكَ وَ راحِلَتِكَ وَ اَصْحابِكَ وَ قُوَّتِكَ وَ شَبابِكَ وَ مالِكَ. مَخافَةَ اَنْ تَصيرَ لَكَ اَعْداءً وَ بالاً لِيُعْلَمَ اَنَّهُ لَيْسَ لَهُ قُوَّةٌ وَ لا حيلَةٌ وَ لا لِاَحَدٍ اِلاّ بِعِصْمَةِ اللهِ تعَالى وَ تَوْفيقِهِ وَ اسْتَعِدَّ اسْتِعْدادَ مَنْ لا يَرْجُو الرَّجُوعَ وَ اَحْسِنِ الصُّحْبَةَ وَراعِ اَوْقاتَ فَرائِضِ اللهِ تعَالى وَ سُنَنَ نَبِيِّهِ(ص) وَ ما يَجِبُ عَليْكَ مِنَ الاَدَبِ وَ الاِحْتِمالِ وَ الصَّبْرِ وَ الشُّكْرِ وَ الشَّفَقَةِ وَ السَّخاءِ وَ اِيثارِ الزّادِ عَلى دَوامِ الاَوْقاتِ.
ثُمَّ اغْتَسِلْ بِماءِ التَّوْبَةِ الْخالِصَةِ مِنَ الذُّنُوبِ وَ الْبَسْ كِسْوَةَ الصِّدْقِ وَ الصَّفاءِ وَ الْخُضُوعِ وَ الْخُشُوعِ وَ اَحْرِمْ عَنْ كُلِّ شَيْءٍ يَمْنَعُكَ عَنْ ذِكْرِ اللهِ عزَّوَجَلَّ وَ يَحْجِبُكَ عَنْ طاعَتِهِ وَ لَبِّ بِمَعْنى اِجابَةٍ صافِيَةً خالِصَةً زاكِيَةً للهِ عَزَّوَجَلَّ في دَعْوَتِكَ لَهُ مُتَمَسِّكاً بِالْعُرْوَةِ الْوُثْقى وَ طُفْ بِقَلْبِکَ مَعَ الْملائِكَةِ حَوْلَ الْعَرْشِ كَطَوافِكَ مَعَ الْمُسْلِمينَ بِنَفْسِكَ حَوْلَ الْبَيْتِ وَ هَرْوِلْ هَرْوَلَةً مِنْ هَواكَ وَ تَبَرُّئاً مِنْ جَميعِ حَوْلِكَ وَ قُوَّتِكَ وَ اخْرُجْ مِنْ غَفْلَتِكَ وَ زَلاّتِكَ بِخُرُوجِكَ اِلى مِنى وَ لا تَمَنَّ ما لا يَحِلُّ لَكَ وَ لا تَسْتَحِقُّهُ وَ اعْتَرِفْ بِالْخَطاءِ بِالْعَرَفاتِ وَجَدِّدْ عَهْدَكَ عِنْدَ اللهِ تَعالى بِوَحْدانِيَّتِهِ وَ تَقَرَّبْ اِلَيْهِ وَ اتَّقْهِ بِمُزْدَلِفَةَ وَ اصْعَدْ بِرُوحِكَ اِلَى الْمَلأَ الْاَعْلى بِصُعُودِكَ اِلَى الْجَبَلِ وَ اذْبَحْ حَنْجَرَةَ الْهَوى وَ الطَّمَعِ عِنْدَ الذَّبيحَةِ وَارْمِ الشَّهَوات وَالْخَساسَةَ وَ الدِّنائَةَ وَالاَفْعالَ الذَّميمَةَ عِنْدَ رَمْي الْجَمَراتِ وَ احْلِقِ الْعُيوبَ الظّاهِرَةَ وَ الْباطِنََةَ بحَلْقِ شَعْرِکَ وَادْخُلُ في اَمانِ اللهِ تَعالى وَ كَنَفِهِ وَ سِتْرِهِ وَ كَلائِهِ مِنْ مُتابَعَةِ مُرادِكَ بِدُخُولِ الْحَرَمِ وَ زُرِالْبَيْتَ مُتَحَقِّقاً لِتَعْظيمِ صاحِبِهِ وَ مَعْرِفَتِهِ وَ جَلالِهِ وَ سُلْطانِهِ وَ اسْتَلِمِ الْحَجَرَ رِضىًّ بِقِسْمَتِهِ وَ خُضُوعاً لِعَظَمَتِهِ وَ وَدِّعْ ما سِواهُ بِطَوافِ الوِداعِ وَ صَفِّ رُوحَكَ وَ سِرَّكَ لِلِقاءِ اللهِ تعَالى يَوْمَ تَلْقاهُ بِوُقوفِكَ عَلَى الصَّفا وَ كُنْ ذا مُرُوَّةٍ مِنَ اللهِ بِفَناءِ اَوْصافِكَ عِنْدَ المَرْوَةِ وَ اسْتَقِمْ عَلى شُرُوطِ حِجَّتِكَ وَ وَفاءِ عَهْدِكَ الَّذِي عاهَدْتَ رَبَّكَ وَ اَوجَبْتَهُ لَهُ اِلى يَوْمِ الْقِيامَةِ وَ اعْلَمْ بِاَنَّ اللهَ لَمْ يَفْتَرِضِ الْحَجَّ وَ لَمْ يخُصَّهُ مِنْ جَميعِ الطّاعاتِ بالاِضافَةِ اِلی نَفْسِهِ بِقَوْلهِ تَعالى وَ للهِ عَلَى النّاسِ حِجُّ البَيْتِ مَنِ اسْتَطاعَ اِلَيْهِ سَبيلاً وَ لا شَرَعَ نَبِيُّهُ(ص) في خِلالِ الْمَناسِكِ عَلى تَرْتيبِ ما شَرَعَهُ اِلّا لِلاِسْتِعدادِ وَ الاِشارَةِ اِلَی الْمَوْتِ وَ الْقَبْرِ وَالْبَعْثِ وَ الْقِيامَةِ وَ فَضْلِ بَيانِ السِّبْقِ مِنْ دُخُولِ الْجَنَّةِ اَهْلُها وَ دُخُولِ النّارِ اَهْلُها بمُشاهَدَةِ مَناسِكِ الْحَجِّ مِنْ اَوَّلِها اِلى آخِرِها ِلاُولِي الْاَلْبابِ وَ اولِي النُّهى.[1]
امام صادق(ع) فرمودهاند: وقتى كه ارادهی حجّ نمودی، قبلاً خانهی دل را از هر شاغل و حاجبى كه تو را از خدا غافل كرده و مشغول به خود گرداند، فارغ ساز. کارها و تمام شئون زندگىات را به خدا واگذار و در جميع حركات و سكنات خود، توكّل بر او نموده و تسليم قضا و تقدير الهى باش. از دنيا و آسايش دنيا و مردم منقطع شو. حقوقى را كه از ديگران به ذمّه دارى، ادا كن. متّكى بر توشه و مركب و ياران راه و قوّت بدنى و نيروى جوانی و مال و دارايى خود مباش. چه آنكه ترس آن مىرود كه خدا همينها را دشمن انسان و مايهی وزر و وبال آدم خودخواه گرداند تا دانسته شود كه تمام حول و قوّه و تدبير و چاره، به دست خالق يكتاست و بىتوفيق و تسديد او، احدى قادر به چاره و تدبيرى نخواهد بود.
پس مهيّا و آمادهی رفتن شو مانند كسى كه اميد بازگشت مجدّد به خانه و اهل و عيال خود را ندارد. با همسران، نيكرفتار و خوشسفر باش. اوقات نماز را رعايت نما. سنن و دستورات رسول مكرّم(ص) را به كار بند و آنچه را وظيفه است از آداب و رسوم و صبر و تحمّل و شكر و مهربانى و بخشش و ترجيح ديگران بر خود، در همه جا و در همه وقت انجام ده.
سپس با آب توبهی خالص، خود را از گناهان شستشو داده و جامهی صدق و صفا و افتادگى و خشوع در بر نما و از هر چه كه تو را از ياد خدا باز مىدارد و از اطاعت او منصرف مىسازد، مُحْرم شو و لبّيك بگو. يعنى از قلبى صادق و با خلوص، بىغِشّ و دغل، عرض اجابت، به دعوت خالق سبحان و ايزد منّان بنما، در حالتى كه به دستآويز محكم و ناگسستنى، تمسّك جستهاى و همچنان كه با بدنت در ميان انبوه مسلمانان، طواف کرده و گرد بيت خدا مىچرخى، همچنين با قلبت در ميان فرشتگان، طواف انجام داده و گرد عرش خدا گردش کن. هروله كن، امّا هرولهاى كه در معنا، گريختن از هواى نفس و بيزارى جستن از تمام حول و قوّهات باشد. با بيرون رفتنت از مكّه به منى، از غفلت و لغزشهاى خود بيرون آى و هرگز آرزوى آنچه را كه بر تو حلال نمیباشد و يا شايستگى آن را ندارى، منما. در عرفات، اعتراف به خطيئات و گناهان نموده و تجديد عهد عبوديّت و اقرار به وحدانيّت حضرت حق كن و خود را به مقام قرب خدا برسان. در مزدلفه، شعار تقواى خدا در دل بگير و با صعود به كوه مشعر، روى خود را به سوى عالم بالا حركت ده. با كشتن قربانى، حنجرهی هوی را بریده و رگهاى طمع را قطع كن. هنگام رمى و سنگ انداختن بر جمرات، افعال زشت و اخلاق ناپسند و دنائت و پستى و شهوتپرستىها را از خود دور انداز. با تراشيدن سر، عيبهاى ظاهر و باطن خود را بتراش و با دخول به حرم، خود را از شرّ متابعت هواى نفس و خواهش دل، رهانیده و در حفظ و امان خدا داخل ساز. بيت را با توجّه به عظمت و جلالت ربّالبيت و آشنايى با سطوت سلطانی او زيارت كن. استلام حجر بنما، در حالتى كه رضا به قسمت او داده و خاضع در برابر عظمتش گشتهاى. طواف وداع را حاكى از وداع ماسوىالله قرار داده و با هر چه كه جز خداست، وداع بنما. با وقوف در كوه صفا، در تصفيهی روح و تهذيب سرّ خود، بكوش و خود را براى لقاى خدا در روز لقا، آماده گردان. به مروه كه رسيدى، مروّت نموده و اوصاف خود را در جنب ارادهی حق فانى ساز و به عهدى كه با خدا بسته و حجّ خود را مشروط به آن بجا آوردهاى، تا روز قيامت، مستقيم و وفادار بمان و بدان، سرّ اين كه خدا، حجّ را واجب نموده و آن را در ميان تمام طاعات، به خودش نسبت داده و فرموده است: «وَ للهِ عَلَى النّاسِ حِجُّ الْبَيْتِ مَنِ اسْتَطاعَ اِلَيْهِ سَبيلاً» [حقّ خداست بر مردم مستطيع كه به حجّبيت آيند] و هم نبىّاكرم او ترتيب مناسك را به اين صورت كه هست، تنظيم كرده است، سرّ این تشریع و تنظیم آن است كه اشارهاى به مرگ و قبر و بعثت و قيامت باشد و صاحبدلان و خردمندان، از مشاهدهی اين مناسك از اوّل تا به آخر، متذكّر عوالم بعد از مرگ از بهشت و جهنّم بشوند و آمادگى براى ارتحال به آن عالم را به دست آورند.
۵- تطبيق مراحل عمر انسان با مناسك حجّ
مطالعه و دقّت در اسرار و دقايق اعمال حجّ كه شمّهاى از آن با اقتباس از مشكات انوار آيات آسمانى قرآن كريم و بيانات رسول ربّالعالمين(ص) و ائمّهی معصومين(ع) در فصول گذشتهی اين كتاب، به قدر طاقت و استعداد عرضه شد، آدمى را با «برنامهی تكامل» و سير و سلوك انسان در مسير قرب الىالله آشنا مىسازد و نشان مىهد تمام عمر بشر، يك حجّ كامل است و مناسك حجّ اسلام، نمايندهی مراحل عمر يك انسان عاقل است.
هر سال، مكتب تربيتى اسلام، در مكّه كه «اُمّ الْقُرى» و مطلع شمس قرآن است، افتتاح مىشود و در ظرف چهار يا پنج روز، تمام برنامهی مسافرت و سير و سلوك انسانى را در معرض ديد و شهود عالم مىگذارد و به جهانيان اعلام مینماید تنها برنامهی سير تكاملى انسان، اين است و هر برنامهاى غير برنامهی حجّ اسلام، پيش پاى بشر نهاده شود، موجب انحراف او از صراط مستقيم سعادت گردیده و در دركات جحيم و بدبختى دائم، سرنگونش میسازد. اسلام مىگويد: اى بشر! تو در حقيقت، «مسافر»ى هستى كه براى انجام «مناسك حجّ»، به «مكّهی دنيا» آمدهاى.
اين دنيا، «مكّهی» توست. مطافِ هفتاد هشتاد سالهی توست. اينجا «اُمُّالقرى» است. توليدكنندهی غرفههاى بهشت و جنّتالمأوى است. آنچه که سعادت آن جهانی است، از شکم اين جهان بايد زائیده شود و آدمى را به حيات جاودان برساند كه اميرالمؤمنين(ع) در توصيف دنيا مىفرمايد:
مَتْجَرُ اَوْلِیاءِ اللهِ اکْتَسَبُوا فیهَا الرَّحْمَةَ وَ رَبِحُوا فیهَا الْجَنَّةَ.[2]
تجارتخانهی دوستان خداست كه در آن، كسب رحمت نموده و سود جنّت، بهدست آورند.
همچنان كه مكّه نيز از اين جهت، امّالقرى است،[3] مادر تمام شهرها و تمدّنها و آبادىها. چه؛ قرآن كه بنيانگذار تمدّن انسانى و پىريزندهی مدائن فاضله و سازندهی فرهنگ به معناى واقعى در جهان بشرى است، در مكّه نازل شده و از آنجا، به ساير بلاد و نقاط عالم، پرتو افكنده است.
عائلهی انسان، الهام سعادت گرفته و از دامن كعبه كه مهبط وحى است، رو به رشد و نموّ مخصوص به خود مىگذارد و بعد از نيل به نقطهی علیای معرفت و شناسايى حضرت مبدأ، معبودِ حق، بار دیگر لبّيكگويان و شتابان به سوى مكّه بر مىگردد و خود را به دامن كعبه افکنده و نسبت آن همه نعمات فراوان كه از بركات آن مادر مهربان نصيبش شده است، اعلام تقدیر و تشكّر مینماید.
نه تنها انسان از مكّه شروع به سير فكرى و حركت ارتقايىِ روحى نموده و رو به كمال خود میرود، بلكه این «كرهی زمين» نيز از مكّه و نقطهی كعبه، آغاز حركت خود نموده و در مسير كمال افتاده است. اين روايت از امام صادق(ع) منقول است:
اِنَّ اللهَ عَزَّوَجَلَّ دَحَی الاَرْضَ مِنْ تَحْتِ الْکَعْبَةِ اِلَی مِنی ثُمَّ دَحاها مِنْ مِنی اِلَی عَرَفاتٍ ثُمَّ دَحاها مِنْ عَرَفاتٍ اِلَی مِنی.[4]
حقیقت آنكه خداوند عزّ وجل «دحو» كرده است زمين را از زير كعبه، به سوى منى و سپس آن را دحو كرده از منى به سوى عرفات و از عرفات، به سوى منی.
خودآزمایی
1- امام صادق(ع) فرمودهاند وقتى كه ارادهی حجّ نمودید چه کارهایی را باید انجام دهید؟
2- با بيرون رفتن از مكّه به منى در حقیقت و معنا باید چه اتفاقی در انسان روی دهد؟
3- سرّ تشریع و تنظیم مناسک حج چیست؟
پینوشتها
1 مصباحالشّريعه، باب ٢١.
2 نهجالبلاغه، حكمت ١٢۶.
3 «وَ كَذلِكَ اَوْحَيْنا اِلَيْكَ قُرْآناً عَرَبِيّاً لِتُنْذِرَ أُمَّ الْقُرى وَ مَنْ حَوْلَها»، سورهی شوری، آیهی ۷.
4 كافى، جلد ۴، كتابالحجّ، صفحهی ١٨٩، حديث ٣.
دفتر نشر فرهنگ و معارف اسلامی مسجد هدایت
آیت الله سید محمد ضیاءآبادی